به احتمال زياد سيد علي موسوي توسط اعضاي وابسته به وزارت اطلاعات (شاخههاي سعيد امامي مشايي) ترور شده باشد.
۱۳۸۸/۱۰/۰۹
۱۳۸۸/۰۹/۲۹
آيت الله العظمي منتظري دعوت حق را لبيك گفت
هنوز هم ياد هست اولين بار نام آيت آلله منتظري را كجا شنيده بودم. در مدرسه بوديم كه آمدند گفتند راهپيمايي است امروز و همه بچههاي مدرسه را بايد جمع كنيم برويم در راهپيمايي شركت نماييم. كدام راهپيمايي؟ مگر امروز چه مناسبتي است؟ به ياد دارم كه من و افراد مانند مرا از روي ناداني به تظاهرات بردند، آنجا كه رسيديم فقط اين شعارها فرياد ميشد، "مرگ بر منتظري خائن"، "مرگ بر ضد ولايت فقيه"، يادم ميآيد كه همانجا به سمت مسئول مدرسه رفتم و گفتم آقا اين كار درست نيست، او نيز جواب داد درست نيست اما بعضي از اوقات اجتناب ناپذير است. ما كه نميدانستيم چه اتفاقي افتاده بود، بعدها متوجه شديم كه آيت الله منتظري ولايت فقيهي را كه خود انديشهي آنرا پايه گذاشتهاند، نقد كردهاند و گفته اند ولايت فقيه به اينصورت ولايت فقيه نيست! يادم نميرود كه ما نيز قبل از رسيدن به محل اصلي تجمع در يك كوچه از صفي كه تقريبا از جمعيت شركت كنندهي آن فقط حمل كنندگان پرده مدرسهمان مانده بودند، جدا شديم و با اتوبوسهاي مجاني كه براي آن روز فراهم ديده بودند، تا خانه برگشتيم.
هنوز به خاطر دارم، كه فرزند دوستي از دوستان پدر كه در حوزه علميه قم درس ميخواند، در خانهي سادهيشان چند تصوير يكي عكسي منتصب به حضرت رسول (ص) و ديگري عكسي از سيد محمد خاتمي بود، چگونه از حوزه علميه ميخواست كنار بكشد و سر انجام كنار كشيد. خاطرم هست كه ميگفت يك روز به ما گفتند بياييد برويم رمي جمرات كنيم (رمي جمرات همان سنگ زدن حجاج به نماد شيطان ميباشد)، او ميگفت ما را به جلوي درب خانهي آيت الله منتظري بردند و گفتند هفت بار به در خانه ايشان در حالي كه زير پتو پنهان هستيد سنگ بزنيد.
هنوز هم به خاطر دارم، كه يكي ديگر از دوستانم عكسهاي شما را از اينترنت جستجو ميكرد، زير آن نوشته شده بود عكس متعلق است به دوران حصر، البته حصر در خانه در نظام جمهوري اسلامي، هنوز آن يك دهه حصر شما را كامل به ياد دارم و خاطرم هست كه بعد از يك دهه كه نظام به خيال خود احساس امنيت كرد حصر شما را نيزبرچيد.
بعدها فهميدم كه شما به نحوي وليعهد آيت الله خميني بوديد، اما به علت مخالفت انساني شما با اعدامهاي زندانيان در بند سياسي به دستور آيت الله خميني، كه يا بايد توبه ميكردند و يا بر سر عقيديشان ميمانندند و اعدام ميشدند، مخالفت كرديد! كنار كشيديد و گوشه عزلت گزيديد. اما اين سوال در ذهن من هنوز حل نشده است كه چرا شكست نيروهاي نظامي در كردستان بايد با اعدام مخالفان سياسي در تهران تلافي ميشد؟
اما امروز تازه ميفهمم كه چه گفته بوديد كه اين ولايت فقيه چيست كه شما بيش از دو دهه بود كه آنرا فرياد ميزيد و تا روز آخر با آن مخالفت مينموديد!
حالا كه به ديار حق شتافته ايد، از شما به خاطر آن چند تك شعارهايي كه در دوران كودكي عليه شما سر داده ام، حلاليت ميطلبم. و اميدوارم كه اجري كه در راه خدا برداشته ايد را با مصاحبت با رسول الله و اولياء الله دريافت داريد.
والسلام علي عباد الله الصالحين
۱۳۸۸/۰۹/۲۲
سقوط قطعي نظام با دستگيري نخست وزير امام (ره)
چندي است شايعاتي مبني بر بازداشت نخست وزير محبوب امام (ره) قوت گرفته است، اين شايعات وقتي قوت گرفت كه محسني اژهاي دادستان تهران بعد از حضور گسترده مردم در 16 آذرماه در مورد لبريز شدن كاسه صبر نظام سخن گفت. با اين حال اين اقدام چه صحت داشته باشد و چه نه اين كار را ميتوان يك انتحار تمام عيار جناحي به قيمت سقوط جمهوري اسلامي ارزيابي نمود. گويا مسولان كه هر روز به علت بي تدبيري به خيل اعتراضات ميافزايند و مردم را روز به روز بيشتر تحريك ميكنند، نميدانند و يا از روي حماقت نميخواهند درك كنند كه دستگيري هر يك از سران اصلاحات ميتواند اندك اميد بقاي نظام و طرح آشتي ملي را ريشه كن نمايد و دل خود را به روز اسلحهي تعدادي خشونت طلب و اوباش خوش كرده و از عواقب كار خود اطلاع ندارد و تظاهرات ميليوني بعد از انتخابات را از ياد برده اند.
۱۳۸۸/۰۹/۲۱
فيلتر شديم رفت! رفتيم يه وبلاگ جديد
راستش امروز كلي ذوق زده شدم، وقتي فهميدم كه وبلاگ شخصيم كه نظراتم در مورد مسايل سياسي را گاه و بيگاه در آن پست ميكردم. تنها و تنها در نظام ولايي ايران فيلتر شده است، آنقدر ذوق كرده ام كه نميدانم اين وبلاگها چه بلايي بر سر اينها ميآوردند كه براي حفظ نظامشان، بايد حذف انديشه را نشانه روند، تا جايي كه من سعي كرده بودم مطالبات در چارچوب نظام جمهوري اسلامي البته بر مبناي آنچه در قانون اساسي اش ذكر شده، نه بر ميناي تفاسير شوراي نگهبان و آقاي جنتي، كدخدايي و الهام بود! توهين نيزجز براي عربده كشان صحن مجلس چون رساييها، عربده كشان خارج از صحن مجلس چون فاطمه نيم وجبيها كه جز زبان توهين و به قول خودمان زبان چارپايي نميفهمند به كسي نشده بود. سپاهي سازي مخابرات قطعاً اين چيزها را دارد لابد! البته چيزهاي ديگري هم دارد، مثل اينكه مديران شركت اعتماد مبين سپاه كه غاصب مخابرات بوده اند، در آرياشهر تهران به همراه زنش به طرز فجيعي با جدا شدن سر از پا درآيند و كسي نيز صدايش در نيايد. اين قتل كه تسويه حساب مالي كوچكي بود، يادآور سري قتلهاي زنجيرهاي مامورين وزارت اطلاعات ايران به ويژه مرگ مرحوم فروهر و همسرش بود. آن هم به اسم حفظ نظام! وقتي سبزي جعفري، عالم دين شود و حكم شرعي صادر كند از اين بهتر نميشود و بگويد: حفظ نظام (بخوانيد ما) از نماز و روزه (بخوانيد رياي ما) واجب تر است.
شعري برايتان با اقتباس از سروده سيمين دانشور سرودهام بخوانيد و بخنديد! مخصوصا كساني كه شهد فيلتر را نوشيده اند.
شنیدم بازهم فيلتر نشاندي
كه روشنفكر را بيگانه خواندی
ولی ایشان ز خویشـانت نبـودند
در این خط جمله را بیجا نشـاندی
سخـن گفـتــی ز آزادي و آنرا
به سانسور و به استبداد راندي
از این شغلت كه همچون نٌقل تر بود
هیاهـو شد عجب پولي تكانـدی
سخن هایت ز لندن دفــتری بود
چه عشرتها از این دفتر تو خواندي
ولیكن پول نفـت و سفره خلق
ز یادت رفت و بعد اسلام خواندي
سخن از انقلاب و پاسدار بود
دریغا حرفـی از اسلام نراندی
چو از پاسدار كردی یاد ای كاش
سلامـی هم به همت میرساندی
كه روشنفكر را بيگانه خواندی
ولی ایشان ز خویشـانت نبـودند
در این خط جمله را بیجا نشـاندی
سخـن گفـتــی ز آزادي و آنرا
به سانسور و به استبداد راندي
از این شغلت كه همچون نٌقل تر بود
هیاهـو شد عجب پولي تكانـدی
سخن هایت ز لندن دفــتری بود
چه عشرتها از این دفتر تو خواندي
ولیكن پول نفـت و سفره خلق
ز یادت رفت و بعد اسلام خواندي
سخن از انقلاب و پاسدار بود
دریغا حرفـی از اسلام نراندی
چو از پاسدار كردی یاد ای كاش
سلامـی هم به همت میرساندی
اشتراک در:
پستها (Atom)